میگویی :بگو....
خوب چه بگویم ؟؟؟ازدل تنگیها؟
ازلرزیدن ها؟ازگریه ها؟به اوبگویم دوستت دارم؟
چرا؟که چه بشود؟که چه بگوید؟
آخرش چه ؟
میدانی ؟وقتی هوای این حوالی بوی نرسیدن بدهد،حرفی برای گفتن نیست .
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1